مجموعه فرهنگی یاس کبود

این وبلاگ جهت انتشار مطالب مذهبی و بیان آموزه های والای دین مبین اسلام و همچنین برنامه های این مجموعه فرهنگی به استحضار می رسد. ضمن عرض خیر مقدم، حضورتان را گرامی می داریم.

مجموعه فرهنگی یاس کبود

این وبلاگ جهت انتشار مطالب مذهبی و بیان آموزه های والای دین مبین اسلام و همچنین برنامه های این مجموعه فرهنگی به استحضار می رسد. ضمن عرض خیر مقدم، حضورتان را گرامی می داریم.

بخشیدن فدک به حضرت زهرا سلام ا... علیها

در این روز یا شب آن در سال هفتم هجرت، فدک به حضرت زهرا(س) بخشیده شد، و حضرت رسول(ص)  بر این بخشش شاهد گرفتند. قول دیگر در این باره 15 رجب است.


فتح فدک



پس از فتح خیبر در سال هفتم هجرت، حدود چهار سال قبل از شهادت پیامبر(ص) جبرئیل نازل شد، و دستور فتح فدک توسط پیامبر و امیرالمؤمنین(ع) را آورد. آن دو بزرگوار در تاریکی شب با اسلحۀ لازم به سرزمین فدک آمدند، و حسب دستور پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع)  بر کتف پیامبر (ص) قرار گرفت و آن حضرت برخاست و امیرالمؤمنین(ع)  را با خود بلند کرد. به معجزۀ الهی مولی الموحدین(ع)  در حالی که شمشیر رسول الله(ص) همراهش بود، از دیوار قلعه فدک بالا رفت و بالای دیوار صدای مبارکش را به اذان بلند کرد.

یهودیان قلعه گمان کردند که مسلمین حمله کرده اند و روی دیوارها هستند. خواستند از در قلعه فرار کنند، ولی بیرون قلعه مقابل در آن پیامبر صلی الله علیه واله را در برابر خود دیدند و از طرفی امیرالمؤمنین(ع) پایین آمد و با آنان درگیر شد و 18 نفر از بزرگان آنان را کشتند، و بقیه تسلیم شدند.

زنان و فرزندان آنان را اسیر کردند و غنایم را همراه خود آوردند. امر بر این قرار گرفت که هر کس از اهل فدک مسلمان شود، خمس اموال او را بگیرند و هر کس بر دین خود باقی ماند همۀ اموالش را بگیرند. این گونه بود که بدون لشکر کشی و کوچکترین دخالت مسلمین قلعۀ فدک را فتح شد. و طبق آیۀ مبارکه سورۀ حشر سرزمینهایی که بدون لشکر کشی مسلمین فتح شود، حتی اگر اهل آنجا خودشان به عنوان تسلیم نزد پیامبر(ص) بیایند، این مناطق و غنایم و اسرای آن مِلک خاص حضرت است و مانند اموال شخصی خود می تواند هر تصمیمی دربارۀ آنها بگیرد، و مسلمین هیچ حقی در آنها ندارند.


اعطای فدک به فاطمه(س)



بعد از این ماجرا جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد:" و آت ذاالقربی حقه" :"حق خویشان را به آنان بده"  پیامبر - صلی الله علیه و اله – پرسید: منظور چه کسانی هستند، و این حق کدام است؟جبرئیل از طرف خداوند عرضه داشت: فدک را به فاطمه علیها السلام عطا کن. پیامبر(ص) به حضرت زهرا فرمود: " خداوند فدک را برای پدرت فتح کرد، و چون لشکر اسلام آن را فتح نکرده مخصوص من است. خداوند دستور داده آن را به تو بدهم. از سوی دیگر مهریۀ مادرت حضرت خدیجه(س) بر عهدۀ پدرت مانده و پدرت در قبال مهریۀ مادرت و به دستور خداوند فدک را به تو عطا می کند. آن را برای خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش".

حضرت زهرا(س) عرض کرد: "تا زنده اید بر من و مال من صاحب اختیار هستید". پیامبر(ص) فرمود: ترس آن دارم که نااهلان تصرف نکردن تو را در زمان حیاتم، بهانه ای قرار دهند و بعد از من آن را از تو منع کنند.حضرت صدّیقه علیها السلام عرض کرد: آن گونه صلاح می دانید عمل کنید. پیامبر(ص) امیرالمؤمنین(ع) را فرا خواند و فرمود: "سند فدک را به عنوان بخشوده و اعطایی پیامبر بنویس و ثبت کن ". علی(ع)  آن را نوشت و پیامبر)ص) و ام ایمن شهادت دادند و پیامبر(ص) فرمود: ام ایمن زنی از اهل بهشت است .


درآمد فدک



رسول خدا(ص) مردم را در منزل حضرت زهرا(س) جمع نمود و به آنان خبر داد که فدک از آن فاطمه(س) است و از درآمد فدک به عنوان اعطای فاطمه علیها السلام بین مردم تقسیم کرد.

درآمد فدک را سالیانه از هفتاد هزار سکه طلا تا صدوبیست هزار سکه نوشته اند. هر سال چشمان بسیاری از نیازمندان منتظر سررسیدن درآمد فدک بود.

غصب فدک



بعد از رحلت پیامب(ص) مأموران ابوبکر به دستور او نمایندۀ صدّیقه(س) را از فدک اخراج کردند و ملک آن را غصب نمودند و در آمد آن را به طور کامل برای مخارج حکومت غاصبانۀ خود صرف کردند.

حضرت صدّیقه علیها السلام همان نوشته و سند فدک را که پیامبر(ص) به امیرالمؤمنین(ع)  فرمودند و آن حضرت ثبت کرد، عیناً نزد ابوبکر آورد، ولی ابوبکر نه سند را قبول کرد و نه شاهدان را. 

بعد از 15 روز که از شهادت پیامبر(ص) گذشته بود، حضرت صدّیقه شهیده(س) همراه با جمعی از زنان بنی هاشم به مسجد تشریف بردند و خطبه ای ایراد فرمودند که دریایی از معارف، حقایق بلاغت و فصاحت و شرایع اسلامی در آن است.

ابوبکر نامه ای دال بر باز گرداندن آن به حضرت نوشت، ولی هنگامی که فاطمه زهرا(س) آن سند را در دست داشت و به منزل باز می گشت با عمر روبرو شد و او نوشتۀ ابوبکر را با جسارت به ساحت ملکوتی حضرت از او گرفت.


پی نوشت ها: 

(بحار الانوار: ج 95 ص 189. مستدرک سفینة البحار: ج 2 ص 216)

( مصباح کفعمی: ج 2 ص 598)

(سورۀ حشر: آیۀ 6 – 7 )

(سورۀ اسراء:آیۀ 26 .)

(بحار الانوار: ج 21 ص 22 – 25، ج 29 ص 123.)