مجموعه فرهنگی یاس کبود

این وبلاگ جهت انتشار مطالب مذهبی و بیان آموزه های والای دین مبین اسلام و همچنین برنامه های این مجموعه فرهنگی به استحضار می رسد. ضمن عرض خیر مقدم، حضورتان را گرامی می داریم.

مجموعه فرهنگی یاس کبود

این وبلاگ جهت انتشار مطالب مذهبی و بیان آموزه های والای دین مبین اسلام و همچنین برنامه های این مجموعه فرهنگی به استحضار می رسد. ضمن عرض خیر مقدم، حضورتان را گرامی می داریم.

کریم اهل بیت می آید ... .




 چی میشه همچین شبی حاجت ما روا باشه



 جشن تولد حسن توی بقیع به پا بشه 





به مناسبت میلاد کریم اهل بیت


امام حسن مجتبی(ع)


جشن میلادی در مجموعه فرهنگی یاس کبود برپا می گردد.

 


 مراسم پنجشنبه مورخ 1392/05/03 در محل مجموعه فرهنگی یاس کبود به 


آدرس تهرانپارس، شهرک گلستان، کوچه بهار شرقی، پلاک 19 از افطار برقرار


می باشد.


حضور پر از مهر شما را گرامی می داریم.

 


رمضان، ماه میهمانی خدا مبارک.


ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریف‌ترین ماه‌های سال است. در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته می‌شود، و عبادت در یکی از شب‌های آن ( شب قدر ) بهتر از عبادت هزار ماه است. 

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ای بندگان خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماه‌ها است؛ روزهایش بهترین روزها، شب‌هایش بهترین شب‌ها و ساعاتش بهترین ساعات است. 
بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید. در این ماه، نفس‌های شما تسبیح، خواب شما عبادت، عمل‌هایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است.
پس با نیت‌ای درست و دلی پاکیزه،‌ پروردگارتان را بخوانید تا شما را برای روزه داشتن و تلاوت قرآن توفیق دهد. بدبخت کسی است که از آمرزش خدا در این ماه عظیم محروم گردد. با گرسنگی و تشنگی در این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید.»  

ادامه مطلب ...

او می آید ...!


میلاد منجی عالم بشریت، مهدی موعود، گل زیبای نرجس مبارک.



دوازدهمین پیشوای شیعیان، بنابر مشهورترین اقوال، در شب جمعه نیمه‏شعبان سال 255 ق . در شهر سامرا دیده به جهان گشود. پدرش امام حسن عسکری علیه السلام جز او فرزندی نه پنهان و نه آشکار به جا نگذاشت و او را نیز در پنهان و خفا نگهداری فرمود.

مادر بزرگوار آن حضرت بانویی شایسته به نام «نرجس‏» بود که به نام‏های دیگری چون «سوسن‏»، «صیقل‏» یا «صقیل‏» و «ملیکه‏» نیز نامیده شده است. او دختر «یوشعا» پسر قیصر روم و از نوادگان «شمعون‏» یکی از حواریان مسیح علیه السلام بود که به طریقی معجزه‏آسا از سوی خداوند برای همسری امام یازدهم برگزیده شد.


  ادامه مطلب ...

میلاد قطب عالم امکان، یوسف زهرا، حضرت بقیة ا... الاعظم (عج) بر تمامی عالم امکان مبارک باد.


بیایید با هم خورشید را باور کنیم و به ماهتاب رحمت حق دل بندیم .
بیایید به دریاها بپیوندیم و بوسه نسیم را بر روح خسته دردمندى احساس کنیم .
بیایید پیش از آمدن عید، عیدى بگیریم .
سخن وصی بر حق پیامبر خدا را مى‏شنوید؟ گفتار او گوش آسمانى مى‏خواهد نه گوش زمینى.

 
ادامه مطلب ...

میلاد ولیعهد سلطان عشق، حضرت علی اکبر (س) مبارک باد.



اومده هستی پادشه کربلا                 دل دیوونه ها رفته تا پایین پا

شده وقت جنون        اومده ماهمون 

می باره دوباره بارون 

شب آقای بنده نوازه                برا من امشب مستی نیازه 

پر پرواز و گرفته این دل                      در میخونه دوباره بازه 

اومده وقت عیدی زهرا 

پیچیده امشب تو کل دنیا 

عطر گیسوی یوسف لیلا 

  ادامه مطلب ...

"ع" حرف آغاز عشق، "عباس"

  خلاصه ای از زندگی نامه حضرت ابالفضل العباس(ع)


خاندان حضرت عباس (ع):

در سال 26 هجری قمری، حضرت عباس (ع) پایه عرصه گیتی نهاد. مادر گرامیش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربیعه بن عامر کلبی و کنیه اش (ام البنین) بود.
چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، که امیرالمومنین از برادرش عقیل، که به اصل و نسب قبایل آگاه بود، درخواست کرد زنی را از دودمانی شجاع برای او خواستگاری کند و عقیل، فاطمه کلابیه (ام البنین) را برای آن حضرت خواستگاری کرد و ازدواج صورت گرفت.

امیرالمومنین (ع) از این بانوی گرامی، صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.
عباس (ع) ازبرادران دیگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خویش، حسین (ع) وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار کردند.
ارادت قلبی ام البنین (س) به خاندان پیامبر (ص) آنقدر بود که امام حسین (ع) را از فرزندان خود بیشتر دوست می داشت؛ بطوری که وقتی به این بانوی گرامی خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسین (ع) باخبر سازید و چون خبر شهادت امام حسین (ع) به او داده شد، فرمود رگهای قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زیر این آسمان کبود است، فدای امام حسین (ع).




 
ادامه مطلب ...

پاره تن پیامبر




ام ‏ایمن، تمام دیشب را نخوابیده است. این شب‏ها، مدینه فرشته‏ باران است و هوا بوی بشارتی سبز و سرخ می‏دهد؛ بوی مراتع سبزی که غروب، به تماشایشان نشسته باشی.

زمین، شانه‏ هایش را برای قدوم آسمانی فرزند خورشید، تکانده است و یحیی ابن زکریا، از پس ِ پرده‏ های غبارآلود تاریخ، دوباره متولد خواهد شد.

 
ادامه مطلب ...

" مبعث " پیام آور عدالت و کرامت انسانی

آن روز که در غار حرا ندا بر پیامبر (ص)آمد که بخوان ؛ رسالت نبوی با پیام خروج انسان از ظلمات و حرکت به سوی نور اغاز شد .

بعثت پیامبر اکرم (ص)سرآغاز راهی شد تا انسان از شرک ؛ بی عدالتی ؛ تبعیض ؛ جهل و فساد بیرون آمده و به سوی توحید ؛ معنویت ؛ عدالت و کرامت حرکت کند.

مبعث نبوی با نهضت معنوی شروع شد و انقلابی در عالم بشری ایجاد کرد که هنوز دامنه آن ادامه دارد .این تحول روحی ؛ مردم مادی بت پرست را

 به مبدا آفرینش راهنمایی کرد و از کردار زشت برحذر ساخت و به نیکویی دعوت نمود . پیامبر (ص) پیروان خود را به این منقبت ستود که شما

 بهترین امت من هستید و می توانید دنیای بشریت را با اجرای قانون متین قرآن به سعادت مطلوب برسانید .رسول خدا (ص) در روز 27رجب در مکه مکرمه دعوت به خدا را آغاز کرد و سالها بعد در مدینه

 حکومت اسلامی را تشکیل داد .

حضرت محمد(ص)دین مبین اسلام را به مردمی عرضه کرد که جملگی در آتش جهل می سوختند و

 دعوت او چنان دلنشین بود که به سرعت دیوارهای جهل و خرافات را فرو ریخت و مردم موج موج به

 اسلام گرویدند .

رسول خدا در مدینه منشور حکومتی اسلام را پایه ریزی و همه مردم را در اداره حکومت شریک کرد .

حضرت محمد (ص) سالها به صورت پنهانی مردم مکه را به سوی خدا دعوت کرد و آن زمان ندا آمد که

دعوت آشکار کن ؛ دشمنان چنان عرصه را بر او تنگ کردند که به دستور خدا هجرت آغاز کرد .


 پیامبر گرامی اسلام پس از 13سال توقف در مکه

در اثر فشار  و اذیت و آزار قریش از طرف خداوند مامورشد به مدینه هجرت  کند ؛ هجرت پیامبر و مسلمانان به مدینه ؛ فصل  تازه ای در زندگی   

  پیغمبر اکرم (ص)و اسلام گشود ؛ همچون کسی که از محیط آلوده و خفقان آور به هوای 
 آزاد و سالم پناه برد .هجرت پیامبر (ص)و مسلمانان از مکه به مدینه برای پی ریزی زندگی
 اجتماعی اسلام ؛ نخستین گام بلند

             در پیروزی و گسترش اسلام و جهانی شدن آن بود .مبعث نبی اکرم اسلام در سراسر ایران
 اسلامی با شکوه خاصی گرامی داشته می شود .

              شهروندان تهرانی نیز همه ساله به همین مناسبت مراسم و جشن هایی را در اماکن  مذهبی  مساجد و حسینیه ها برگزار می کنند و
 سالروز بعثت پیامبر بزرگوار اسلام را گرامی می دارند .مردم با آذین بندی و چراغانی خیابانها ؛ معابر؛ مساجد و شرکت در مراسم جشن
 ارادت خالصانه خود را به خاتم الانبیا حضرت محمد بن عبدالله (ص)نشان می دهند .

السلام علیک یا موسی بن جعفر (ع)

گاه گاهی که به درگاه کریمی می روم

راه میپویم نه با پا بلکه با سر بیشتر

زیر دین چارده معصومم اما گردنم

زیر دین حضرت موسی بن جعفر بیشتر


ابوابراهیم، موسی بن جعفر الکاظم، هفتمین امام شیعیان دوازده امامی که آن‌ها از او با عنوان امام موسی کاظم یا «امام کاظم» یاد می‌کنند. وی فرزند ابوعبدالله جعفر الصادق‌البارالامین است که در روز ۷ صفر سال ۱۲۸ ه. ق. در ابواء (منطقه‌ای در میان مکه و مدینه) به دنیا آمد. مادر او حمیده مصفّاة است که نام‌های دیگری مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز برای او نقل شده‌است. از مهم‌ترین القاب پیروانش برای او، می‌توان به کاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح اشاره کرد. او در میان شیعیان در میان امامانشان به «باب‌الحوائج» معروف است.

وی پس از کشته شدن پدرش جعفر صادق به دست خلیفه وقت در شوال سال ۱۴۸ ه. ق. و در زمان خلافت منصور عباسی امامت خود بر شیعیان را اعلام کرد که این کار ۳۵ سال به درازا کشید. سید محمدحسین طباطبایی در این باره می‌ نویسد: «منصور پس از آن که خبر شهادت امام ششم را دریافت داشت به والى مدینه نوشت که بعنوان تفقد بازماندگان، به خانه امام برود و وصیت نامه آن حضرت را خواسته و بخواند و کسى را که وصى امام معرفى شده فى المجلس گردن بزند و البته مقصود منصور از جریان این دستور این بود که به مسئله امامت خاتمه دهد و زمزمه تشیع رابکلى خاموش کند ولى بر خلاف توطئه وى وقتى که والى مدینه طبق دستور، وصیت نامه را خواند دید امام پنج نفر را براى وصایت تعیین فرموده. خود خلیفه و والى مدینه و عبدالله افطح فرزند بزرگ و موسى فرزند کوچک آنحضرت و حمیده و به این ترتیب تدبیر منصور نقش بر آب شد» وی نقش موثری در گسترش معارف شیعی داشت. در این دوران، چندین بار توسط خلفای عباسی دستگیر و زندانی گردید. تنها در دوران خلافت هارون الرشید، به مدت چهار سال زندانی بود. موسی کاظم، در ۲۵ رجب ۱۸۳ ه. ق.، در سن ۵۵ سالگی، توسط زهر در زندان سندی‌بن شاهک به دستور هارون الرشید کشته شد. وی در شهر کاظمین در کشور عراق مدفون است.

السلام علیکِ یا عقیلةالعرب

حضرت زینب(س) در سال ششم و به روایتی در سال پنجم قمری، دو سال پس از تولد امام حسین(ع)، در حیات جدش حضرت محمد(ص)، در مدینه منوره دیده به جهان گشود.
پدرش امیرمؤمنان علی بن ابی طالب(ع) و مادرش فاطمه زهرا(س) دختر رسول گرامی اسلام(ص) می باشند. وی در خانواده ای دیده به جهان گشود که مهبط جبرئیل امین و محل نزول وحی و ارتباط با ذات باری تعالی بود؛ همان خانواده و بیتی که به گواهی قرآن مجید، ساکنان آن همگی پاک و پاکیزه و معصوم می باشند. زیرا جدش حضرت محمد(ص)، پدرش حضرت علی مرتضی(ع)، مادرش فاطمه زهرا(س)، برادرانش امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین سیدالشهدا(ع)، بودند که پنج تن آل عبا می باشند و انس و جنّ و فرشتگان به نام نامی آنان افتخار و تبرک می کنند.
به هر روی، این کودک سعادتمند، در خردسالی مادرش را از دست داد و در خانه خویش، به جای مادر مهربان مورد احترام همگان قرار گرفت.
حضرت زینب(س) با این که به خانه همسرش نقل مکان کرده بود، ولی هیچ گاه خانواده پدری خویش را ترک نکرد و در تمام رویدادها و حوادث کوچک و بزرگ در کنار پدر مهربان و برادران ارجمندش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بود و در واقع، پس از حضرت زهرا(س) رهبری زنان متعهد و ولایتمدار را بر عهده داشت و آن را به نیکی و شایستگی تمام اداره می نمود
وی در سنین جوانی از میان خواستگاران متعدد، با اذن و اجازه پدر ارجمندش حضرت علی(ع)، پسر عمویش عبدالله بن جعفر را که جوانی اصیل، شرافتمند، دلیر، متعهد و سخاوتمند بود، پذیرفت و به عقد و نکاح وی درآمد و در خانه وی دارای فرزندانی چند شد، که وجود دو تن از آن ها، قطعی و مورد اتفاق است و آن دو عبارتند از عون اکبر، که در کربلا شهید شد و امّ کلثوم که به ازدواج پسرعمویش درآمد. غیر از آن دو، نام فرزندان دیگری چون علی، عبدالله، عباس، جعفر و محمد نیز گفته شده است، که مورد اتفاق جمعی نیست.
حضرت زینب(س) با این که به خانه همسرش نقل مکان کرده بود، ولی هیچ گاه خانواده پدری خویش را ترک نکرد و در تمام رویدادها و حوادث کوچک و بزرگ در کنار پدر مهربان و برادران ارجمندش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بود و در واقع، پس از حضرت زهرا(س) رهبری زنان متعهد و ولایتمدار را بر عهده داشت و آن را به نیکی و شایستگی تمام اداره می نمود.
اوج ایثارگری، فداکاری و کمالات روحی وی در واقعه کربلا به منصه ظهور رسید. حضرت زینب(س) تا هنگامی که برادرش امام حسین(ع) زنده بود، مشاور و مایه دلگرمی آن حضرت بود و با این که فرزندی از وی به نام عون بن عبدالله در صحنه کربلا به شهادت رسیده بود، در عین حال تلاش فراوانی به عمل آورده که روحیه رزمی اباعبدالله الحسین(ع) را با رفتار و گفتار خویش تقویت کرده و خاطر آن جناب را از بازماندگان، آسوده نماید. پس از شهادت امام حسین(ع) فصل نوینی در حیات سیاسی و اجتماعی حضرت زینب(س) آغاز گردید و وی با سرپرستی اسیران و بازماندگان شهیدان کربلا و تحمل اسارت کوفه و شام و خواندن خطبه های غرّا در مجلس عبیدالله بن زیاد در کوفه و در مجلس یزید بن معاویه در شام، قیام برادرش امام حسین(ع) را به کمال رسانید و به افشاگری حکومت جائرانه یزید پرداخت و چنان صحنه را بر وی تنگ کرد که که یزید با تمام تکبرها و غرورهای شیطانیش، سر تسلیم فرود آورد و از کشتن امام حسین(ع) و یارانش اظهار ندامت کرد و آن را به گردن عبیدالله بن زیاد انداخت و بدین لحاظ در صدد دلجویی از اسیران و بازماندگان واقعه کربلا برآمد و آنان را محترمانه به مدینه منوره برگردانید.
محل وفات اندوهبار و به تبع آن، محل دفن بدن مطهرش، چندان مورد اتفاق مورخان و سیره نگاران نیست. برخی آن را در مدینه، برخی در شام و برخی در مصر می دانند.
حضرت زینب(س) پس از بازگشت به مدینه، بر اثر داغ از دست دادن عزیزان و اندوه بی پایان واقعه کربلا، از نظر جسمی روز به روز ضعیفتر می شد و توان خویش را از دست می داد و سرانجام پس از هیجده ماه و پنج روز از واقعه کربلا و در 56 سالگی، در 15 رجب سال 62 قمری وفات یافت.
محل وفات اندوهبار و به تبع آن، محل دفن بدن مطهرش، چندان مورد اتفاق مورخان و سیره نگاران نیست. برخی آن را در مدینه، برخی در شام و برخی در مصر می دانند.
هم اکنون، غیر از قاهره مصر که بارگاه مجللی به نام وی وجود دارد و مزار دوستداران اهل بیت(ع) در شمال افریقا است، در حاشیه جنوبی شهر دمشق ]پایتخت سوریه[ و در شهرک زینبیه نیز زیارتگاه باشکوهی وجود دارد که شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) از سراسر دنیا برای زیارت قبر مطهر آن بانوی بزرگ علوی و فاطمی، بدانجا می روند و با خواندن فاتحه و قرائت قرآن، بر روح بلند دختر امیرمؤمنان(ع)، یعنی حضرت زینب کبری(س) درود و سلام می فرستند.

السلام علیک یا امیرالمومنین علی (ع)

ولادت مولی الموحدین

پدر آنحضرت ابو طالب فرزند عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود بنا بر این على علیه السلام از هر دو طرف هاشمى نسب است. 

اما ولادت این کودک مانند ولادت سایر کودکان بسادگى و بطور عادى نبود بلکه با تحولات عجیب و معنوى توأم بوده است مادر این طفل خدا پرست بوده و با دین حنیف ابراهیم زندگى میکرد و پیوسته بدرگاه خدا مناجات کرده و تقاضا مینمود که وضع این حمل را بر او آسان گرداند زیرا تا باین کودک حامل بود خود را مستغرق در نور الهى میدید و گوئى از ملکوت اعلى به وى الهام شده بود که این طفل با سایر موالید فرق بسیار دارد.

شیخ صدوق و فتال نیشابورى از یزید بن قعنب روایت کرده‏اند که گفت من با عباس بن عبد المطلب و گروهى از عبد العزى در کنار خانه خدا نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد مادر امیر المؤمنین در حالیکه نه ماه باو آبستن بود و درد مخاض داشت آمد و گفت خدایا من بتو و بدانچه از رسولان و کتابها از جانب تو آمده‏اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق میکنم و اوست که این بیت عتیق را بنا نهاده است بحق آنکه این خانه را ساخته و بحق مولودى که در شکم من است ولادت او را بر من آسان گردان ، یزید بن قعنب گوید ما بچشم خوددیدیم که خانه کعبه از پشت(مستجار) شکافت و فاطمه بدرون خانه رفت و از چشم ما پنهان گردید و دیوار بهم بر آمد چون خواستیم قفل درب خانه را باز کنیم گشوده نشد لذا دانستیم که این کار از امر خداى عز و جل است و فاطمه پس از چهار روز بیرون آمد و در حالیکه امیر المؤمنین علیه السلام را در روى دست داشت گفت من بر همه زنهاى گذشته برترى دارم زیرا آسیه خدا را به پنهانى پرستید در آنجا که پرستش خدا جز از روى ناچارى خوب نبود و مریم دختر عمران نخل خشک را بدست خود جنبانید تا از خرماى تازه چید و خورد(و هنگامیکه در بیت المقدس او را درد مخاض گرفت ندا رسید که از اینجا بیرون شو اینجا عبادتگاه است و زایشگاه نیست) و من داخل خانه خدا شدم و از میوه‏هاى بهشتى و بار و برگ آنها خوردم و چون خواستم بیرون آیم هاتفى ندا کرد اى فاطمه نام او را على بگذار که او على است و خداوند على الاعلى فرماید من نام او را از نام خود گرفتم و بادب خود تأدیبش کردم و او را بغامض علم خود آگاه گردانیدم و اوست که بتها را از خانه من میشکند و اوست که در بام خانه‏ام اذان گوید و مرا تقدیس و تمجید نماید خوشا بر کسیکه او را دوست دارد و فرمانش برد و واى بر کسى که او را دشمن دارد و نافرمانیش کند. 

پیش از آنحضرت احدى در خانه کعبه ولادت نیافت مگر خود او واین فضیلتى است که خداى تعالى به على علیه السلام اختصاص داده تا مردم مرتبه بلند او را بشناسند و از او تجلیل و تکریم نمایند.

کلام امیر


قالَ الاْمامُ علىّ بن أبی طالِب أمیرُ الْمُؤْمِنینَ (عَلَیْهِ السلام) :

إغْتَنِمُوا الدُّعاءَ عِنْدَ خَمْسَهِ مَواطِنَ: عِنْدَ قِرائَهِ الْقُرْآنِ، وَ عِنْدَ الاْذانِ، وَ عِنْدَ نُزُولِ الْغَیْثِ، وَ عِنْدَ الْتِقاءِ الصَفَّیْنِ لِلشَّهادَهِ، وَ عِنْدَ دَعْوَهِ الْمَظْلُومِ، فَاِنَّهُ لَیْسَ لَها حِجابٌ دوُنَ الْعَرْشِ.

حضرت امیر المومنین امام علی (علیه السلام) فرمود: پنج موقع را براى دعا و حاجت خواستن غنیمت شمارید:

موقع تلاوت قرآن، موقع اذان، موقع بارش باران، موقع جنگ و جهاد ـ فى سبیل اللّه ـ موقع ناراحتى و آه کشیدن مظلوم. در چنین موقعیت ها مانعى براى استجابت دعا نیست.



یا جوادالائمه ادرکنی


 امام نهم که نامش «محمد» و کنیه اش «ابو جعفر» و لقب او «تقی» و «جواد» است، در ماهرمضان سال 195 ه. ق در شهر «مدینه» دیده به جهان گشود. 

مادر او «سبیکه» که از خاندان «ماریه قبطیه» همسر پیامبر اسلام به شمار می رود، از نظر فضائل اخلاقی در درجه والایی قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود، به طوری که امام رضا - علیه السلام - از او به عنوان بانویی منزه و پاکدامن و با فضیلت یاد می کرد
مولودی پرخیر و برکت 

در خانواده امام رضا - علیه السلام - ودر محافل شیعه، از حضرت جواد - علیه السلام -، به عنوان مولودی پرخیر و برکت یاد می شد. چنانکه «ابو یحیای صنعانی» می گوید: روزی در محضر امام رضا - علیه السلام -، فرزندش ابو جعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود:«این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکت تر از او زاده نشده است»

در فضیلت و اعمال ماه مبارک رجب

بدانکه این ماه و ماه شعبان و ماه رمضان در شرافت تمامند. 

از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلّم روایت شده که اگر کسی یکروز از ماه رجب را روزه بدارد مستوجب خشنودی بزرگ خدا گردد و غضب الهی از او دور گردد و دری از درهای جهنم بر او بسته گردد. 

از حضرت امام صادق علیه‌السلام منقولست که حضرت رسول(ص) فرمود: ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را اصبّ می‌گویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر امّت من بسیار ریخته می‌شود. پس بسیار بگویید 

استغفرالله و اسئله التوبه 

ابن بابویه به سند معتبر از سالم روایت کرده است که گفت: رفتم به خدمت حضرت صادق در اواخر ماه رجب که چند روز از آن ماه مانده بود. چون نظر مبارک آن حضرت بر من افتاد فرمود: آیا روزه گرفته‌ای در این ماه؟ گفتم: نه ولله ای فرزند رسول خدا. فرمود: آنقدر ثواب از تو فوت شده که قدر آن‌را به‌غیر از خدا کسی نمی‌داند. گفتم: یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضی از ثواب روزه‌داران این ماه فائز می‌گردم؟ فرمود: ای سالم هرکه یکروز از آخر این ماه روزه بدارد خدا او را ایمن بگرداند از شدت سکرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر. و هرکه دو روز از آخر این ماه روزه دارد بر صراط به‌آسانی بگذرد و هرکه سه روز آخر این ماه را روزه دارد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدت‌ها و هول‌های آن روز و برات بیزاری از آتش جهنم بر او عطا کنند. 

اگر شخصی قادر به روزه نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه‌ی آن را دریابد. 

سبحان الاله الجلیل سبحان من لا ینبغی التّسبیح الّا عزّالاکرم، سبحان من لبس العزّ و هو له اهل

بوی یاس

 

 

 

 

 

زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد

سیب ها روی خاک غلطیدند
چادرش در میان گرد و غبار

قبلا این صحنه را…نمی دانم
در من انگار می شود تکرار

آه سردی کشید، حس کردم
کوچه آتش گرفت از این آه

و سراسیمه گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه

گفت: آرام باش! چیزی نیست
…به گمانم فقط کمی کمرم

دست من را بگیر، گریه نکن
مرد گریه نمی کند پسرم

چادرش را تکاند، با سختی
یا علی گفت و از زمین پا شد

پیش چشمان بی تفاوت ما
ناله هایش فقط تماشا شد

*

صبح فردا به مادرم گفتم
گوش کن! این صدای روضه ی کیست

طرف کوچه رفتم و دیدم
در و دیوار خانه ای مشکی است

*

با خودم فکر می کنم حالا
کوچه ی ما چقدر تاریک است

گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه
راستی! فاطمیه نزدیک است ...

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ماه فرو ماند از جمــــــــال محمد (ص)                سرو نباشد به اعــــــتدال محمد(ص)
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست              در نظـــر قدر با کمــــال محمد(ص)
عرصـه گیتی مجال همت او نیست               روز قیامت نگر مجـــــال محمد(ص)
آن همه پیرایه بسته جنـت فردوس             بو که قبولش کند بـــلال محمد(ص)
چشم مرا تا به خواب دید جمــالش            خواب نمی گیرد از خیـال محمد(ص)
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی                عشق‌ محمد بس است و آل محمد(ص)





اسلام علیک یا علی بن الموسی الرضا (ع)

ایام شهادت و عزاداری ولی نعمت ایران و ایرانی ، امام رضا علیه السلام را به همه ی شیعیان تسلیت عرض می کنیم.


اربعین اسیری

السلام علیک یا علی ابن الحسین (ع)




از دل پر درد و قلب خون زین العابدین


آه سرد آید برون و ناله گوید اینچنین


بارالها کس نبیند آنچه را من دیده ام


از جفای شامیان با آل ختم المرسلین


دست و پایم بسته بود و عمه ام را میزدن


تیر باران بلا دخت امیرالمومنین


از فراز بام ها آنقدر دشمن سنگ زد


تا سر بابم ز نی افتاد بر روی زمین

             

                                             التماس دعا 

اربعین حسینی





اینک قریب چهل روز از غروب غم فزای شهادت شقایق‌ها می‌گذرد؛ و اینک از صدای نحص شلاق خزان بر پیکر آلاله‌ها، اربعینی می‌گذرد و اسارت، سیلی، غربت، فریاد و بیدارگری سهم حاملان پیغام قاصدک های عترت و عظمت شد.


از آن روز تا امروز چهل روز در سوگ ابرمردی نشستیم که حیات اسلام مدیون رگ‌های پاره پاره اوست. قصه سر و نیزه، قصه لب‌های خونین و قرآن، قصه سیلی و صورت گلگون کودک غمگین و تمام حقیقت هایی که هر سال از پرده چشمان ما می گذرد را شنیده ایم.

اربعینی با دختر کوچک حسین (ع) مهر را در آغوش گرفتیم، ناله زدیم، درد دل‌ها گفتیم و شکوه‌ها روانه کردیم. اربعینی از عمق جان، فریاد یا حسین کشیدیم، بر سینه زدیم و خنده را حرام کردیم.

کربلا؛ این خارستان خشک و بی‌آب، دریای انسانیت و کمال است، اقیانوس بی کرانه‌ای است که در آن گوهر همه عظمت‌ها و خوبی‌ها به رنگ مظلومیت، یافتنی است؛ اما غواص قهار می‌طلبد. و هر کدام به فراخور حالمان از کربلا، محرم، عاشورا و اربعین، برداشتی داریم و بر اساس آن قضاوتی ....

در زیارت اربعین پیرامون فلسفه آن آمده است: و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک عن الجهاله و حیره‌الظلاله: حسین علیه السلام خون قلبش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد. و شیعه همیشه و در تمامى روزهاى سوگوارى حضرت سیدالشهداء علیه ‌السلام و از آن جمله روز اربعین آن حضرت، در زیارت و اقامه ماتم و عزادارى کوتاهى نکرده و از اینجاست که امام حسن عسکرى ‏علیه‏‌السلام زیارت اربعین را از علایم ایمان شمرده است.

آرى، تنها زیارت اربعین سیدالشهداء علیه‏ السلام است که مؤمن خالص را از دیگران تمیز مى‏دهد، و دوستان اهل بیت‏ علیهم‏ السلام را از غیر آنان جدا مى ‌کند. و مؤمن واقعى کسى است که نگذارد آثار نهضت‏ حسین ‏علیه‏ السلام فراموش شود و در قدردانى و شرکت در هدف آن حضرت کوتاهى نورزد. پیروان و دوستان امام حسین ‏علیه‏ السلام امیدوارند تا از این طریق مشمول این حدیث نبوى شوند که جابر بن عبدالله انصارى - از صحابه رسول خداصلى الله علیه و آله و سلم و نخستین زائر قبر حضرت ابا‏‌عبدالله در اولین اربعین سیدالشهداء روایت کرده است: «کسى که قومى را دوست دارد با آنها محشور مى ‌شود و کسى که عمل قومى را دوست دارد با ایشان شریک مى‌‏باشد».