مجموعه فرهنگی یاس کبود

این وبلاگ جهت انتشار مطالب مذهبی و بیان آموزه های والای دین مبین اسلام و همچنین برنامه های این مجموعه فرهنگی به استحضار می رسد. ضمن عرض خیر مقدم، حضورتان را گرامی می داریم.

مجموعه فرهنگی یاس کبود

این وبلاگ جهت انتشار مطالب مذهبی و بیان آموزه های والای دین مبین اسلام و همچنین برنامه های این مجموعه فرهنگی به استحضار می رسد. ضمن عرض خیر مقدم، حضورتان را گرامی می داریم.

شهادت میثم تمار یار راستین علی مرتضی تسلیت باد.

در این روز در سال 61 هجری میثم تمار به دلیل وفاداری به امام حسین علیه السلام به دست ابن زیاد به دار آویخته شد و به شهادت رسید. تاریخ شهادت میثم تمار 19 ذی الحجه و روز عاشورا نیز نقل شده است.



میثم تمار فرزند یحیی و اهل سرزمین «نهروان» _ منطقه‌ای میان عراق و ایران _ بود. بعضی او را ایرانی و از مردمان فارس دانسته‌اند. به او «ابو سالم‏» هم می‌گفتند. لقب «تمار» (خرمافروش) را هم ازآن جهت‏ به ‏او می‌گفتند، که درکوفه خرمافروش بود. ‏

ابتدا، غلام زنی از طایفه «بنی اسد» بود. علی پسر ابیطالب او را از آن زن ‏خرید و آزادش کرد. که بعد از آن از یاران و شاگردان علی شد همچنین وی از اصحاب پیامبر اسلام به شمار آمده‌است، هرچند از ‏جزئیات زندگی او درسالهای نخستین حیاتش و در روزگار صدر اسلام، ‏اطلاع‌ مبسوطی در دست نیست.



میثم تمار شش پسر و نوه‌های بسیاری ‏داشت. پسران وی عبارت بودند از: عمران، شعیب، صالح، محمد، حمزه و علی. میثم تمار، علاوه بر آن که خود، مسلمان و شیعه‌ بود، خاندانش نیز از رجال و بزرگان ‏شیعه بودند. آنان هم بطور عمده همچون وی در راه اهل بیت پیامبر اسلام ‏بودند و بیشتر آنان در شمار راویان احادیث اهل بیت نام برده شده‌اند. امامان شیعه هم، ‏به میثم و فرزندانش اظهار محبت ‏و علاقه کرده و از آنان تجلیل کرده‌اند.

صالح از اصحاب امام باقر، (امام پنجم شیعیان) و جعفر صادق (امام ششم شیعیان) و شعیب از اصحاب جعفر صادق ‏بود. حتی محمد باقر به صالح گفت:«من به شما و پدرتان علاقه بسیار ‏دارم.». عمران هم، از اصحاب سجاد (امام چهارم شیعیان) و محمد باقر و امام صادق بود.



علی پسر ابیطالب پیشتر، سرنوشت و سرگذشت میثم تمار را از زبان پیامبر اسلام  شنیده بود. میثم هم از پیش، علاقه مند به اهل‌بیت پیامبر اسلام بود.

اما اولین برخورد حضوری و دیدار میثم با او در دوران خلافت علی ‏انجام گرفت. به دنبال همین برخورد و ملاقات بود که علی تصمیم گرفت ‏میثم را از صاحبش بخرد و سپس وی را آزاد کند. سرانجام با تصمیم علی (ع) ‏میثم به آزادی رسید. ‏

آشنایی میثم با علی برای او توفیقی بزرگ بود. از این رو به شاگردی در مکتبعلی مشغول شد. علی هم با مشاهده استعداد روحی ‏و زمینه مناسب وی دانش و آگاهیهای بسیاری را به او آموخت.

میثم، علم تفسیر قرآن را نزد مولای خود علی فراگرفت. و از معارفی که از ‏او آموخته بود کتابی تدوین کرد که کتابش را پسرش از او روایت کرد.‏به همین جهت، میثم یکی از مؤلفان شیعه به حساب می‌آید. ‏‏



نقل است که علی چگونگی کشته شدن میثم را پیش‌گویی و به وی گفت: «تو را بعد از من دستگیر می‌کنند و به دار خواهند زد. در روز سوم از بینی و دهان تو خون روان خواهد شد و محاسنت را رنگین خواهد ساخت».

میثم در آخر سال ۶۰ هجری، ده روز قبل از ورود امام حسین به عراق، توسط عبیدالله بن زیاد دستگیر شد و به همان نحوی که امام علی خبر داده بود به دار آویخته شد و و کشته شد. او اولین مسلمانی بود که به هنگام قتل بر دهانش لگام زده شد.